
نشست ۲۱۲: این برج ایفل بی مصرف! – نگاهی تطبیقی به کارکرد اجتماعی برج ایفل پاریس و برج آزادی تهران
برج نمادی از جهان رو به توسعه، مدرنیزاسیون و جهان تکنولوژیکِ مهار ناپذیری است که در قرن بیستم بسیاری از جریان های اجتماعی و ساختارهای شهری را زیر تأثیر قرار می-دهد. در این قرن، برج های مهم دنیا، با کارکردهای متفاوت، به نشان ها یا شاخص های شهرهای بزرگ جهان تبدیل می شوند. پس از پشت سر گذاشتن رنسانس و جریان های متأخر سده¬های هجدهم و نوزدهم میلادی در هنر، فرهنگ و جامعه شناسی، برج ایفل به نماد شهر پاریس بدل می گردد؛ پاریس را معنایی تازه می بخشد و یا به عبارتی دیگر دو سوژه ی «شهر» و «برج» در راستایی همسان و هم معنا قرار می گیرند. برج آزادی تهران نیز، همچون ایفل و سایر برج های معروف جهان، از یک دهه پیش از انقلاب ایران در سال 1357، تهران را به مثابه شهری مدرن و امروزی به جهانیان می نمایاند. برج آزادی با ظهور انقلاب، از لحاظ معناشناختی در بافتار سیاسی و اجتماعی جامعه ادغام می گردد، از شهیاد به آزادی تغییر نام می یابد و با حفظ کارکرد پیشینِ خود در ساختار جدید حاکمیت، همچون گذشته ایفای نقش می کند. و نیز به نظر می رسد که همچنان، علیرغم قد برافراشتن برج میلادی که از تمام نقاط شهر دیده می شود، بار معنایی، هویتی و تاریخی خود را از دست نداده است. نظر به پیشیه ی مذکور از دو برج ایفل پاریس و آزادی تهران، در گفتار 16 ژوئن، از نظر تطبیقی و با رویکردی بینافرهنگی به کارکرد اجتماعی دو برج در دو بستر تاریخی و فرهنگی متفاوت پرداخته خواهد شد.
پیشینه:
14, Quai du Louvre
75001, Paris
France